ماه مبارک رمضان ه و صحبت از غذا باید کرد!!! آش درهمی شد این پست.
.
1- داشتم فایل اکسل برنامه غذایی شرکت رو در ماه رمضان نگاه می کردم: سالاد ماکارونی، سالاد الویه، تن ماهی با کرفس، آب دوغ و خیار، سیب زمینی و تخم مرغ، نان و پنیر. و دوباره تکرار همینها.
.
حالا روز تعطیل که برای روزه دارها گذر زمان، سخت تر هم میشه، ساعت سه و نیم بعد از ظهر یکی از همسایه ها روی بالکنش داره کباب کوبیده روی منقل درست میکنه.
.
2- دو تا دوست صمیمی و جون جونی دوران مدرسه دارم. تا سوم راهنمایی با هم بودیم. اولی رفت کار و دانش و سریع السیر طی یک رابطه طوفانی عاشقانه ازدواج کرد. اینقدر بچه بودیم که اصلا به عروسیش دعوت نشدم!!! 6-7 سال پیش من رو پیدا کرد! ولی حقیقتش دیگه مثل قبل نبود برام. حرف مشترکی نبود. هر سال!!! تولدم رو تبریک میگه. الان دو تا دختر داره. یکی کلاس هشتمی و یکدونه هم یک ساله! ... گااااااهی برای قطع نشدن این تار نازک بینمون، براش چیزی تایپ میکنم یا اگه عکس قشنگی از خودش بذاره، تعریف صادقانه دارم. فقط مشکل اینه وقتی از یه چیزیش تعریف میکنم، ول کنِ فرستادن عکس نمیشه! مثلا تا میگم چقدر دخترت بزرگ شده، کلیییییییی عکس از دخترش برام می فرسته. یا اصلا یهو بدون هیچ توضیحی عکس دختراش رو مثلا در حال خواب می فرسته! حالا جدیدا از غذا پختناش و کیک و چیز کیک و دسر درست کردناش عکس می فرسته. خداااااییش هم حساااابی کدبانو و هنرمنده. منم که کلا نه غذا دوست دارم نه تزئین. با تعجب فقط نگاه می کنم که چرا آدم باید اینهمه وقت برای شکمش بذاره؟!
.
اون یکی دوستم لیسانس رو گرفت و سریع با یکی از اقوامش ازدواج کرد و الان یه پسر 5 ساله داره. مدرس زبان انگلیسی در مقطع نیم وجبی هاست. اونم 6-7 سال پیش من رو پیدا کرد. تماسهای تلفنی ما یک ساعته است. گوش و تلفن داغ می کنند، مجبوریم قطع کنیم. صدای خنده هامون توی هواست موقع تعریف خاطرات و روزمره هامون. این دفعه آخر بهش گفتم اون دوست اولی، همش عکس غذاها و کیکها و هنرهاش رو میذاره. گفت زود بفرست برام. در پاسخ، کلییییییی عکس هنرمندیهای غذاییش رو فرستاد و نوشت: فکر کردی فقط اون هنرمنده و ما از این هنرها نداریم؟!
.
این وسط من بی هنر مونده ام. ... این دانشجوهای روانشناسی می تونن پایان نامه شون رو این بذارن: چرا خانومهای ایرانی اینقدر دوست دارند عکس هنرنماییهاشون بویژه آشپزی رو در اینستا دست به دست بچرخانند. بدون دستور آشپزی.
.
3- وقتی یکی از دستپختت از ته قلب تعریف میکنه، خیلی حال خوبی بهت دست میده. وقتی هم یکی از دستپختت ایرادهای کوچولو و محترمانه میگیره، خیلی حال خوبی بهت دست نمیده دیگهههه. ... یه عزیزی بود میگفت از آدمهای مختلف! در مورد خودت یا کار و ... نظر بخواه. اگه صادقانه و بی تعارف نقدت کردند، ببین چه موردهایی تکرار شده. مثلا 6 نفر از ده نفر بهت میگن نمک زیاد میریزی. ... خب قبول کن! ... بدت رو نمیخوان. اگه بدت رو میخواستن، مشکل کارت رو نمی گفتند.
واقعا چرا آدم باید این همه برای شکمش وقت بگذاره !!!!
یک نفر در مورد تزیین غذا می گفت فقط شکمت نباید سیر شه ، چشمت هم باید سیر شه !!!!!
یک حدیثی هم هست که می گه :
شکمتان را قبرستان حیوانات نکنید.........
سالم و ساده خوردن رمز سلامتی ماست ......
تو هم که دلت پر ه مثل من!
این چشمت سیر شه خیلی جالب بود.
کسایی که بیکارن واسه شکمشون وقت میذارن دیگه! خب البته بدم نیست به عنوان یه شغل. از خانمای خانه دار انتظار میره کمی سلیقه خرج کنن. در کل نباید خیلی وسواس داشت و وقت هدر داد برای تزیین و این جور کارا. آخرش که باید خورده بشه دیگه (البته حال دارندگان بچه های بد غذا ، دیگر است. که ایشان باید در مزین نمودن طعام همت گمارند تا کودکان را بر آن رغبت آید و رشد مناسب میسر گردد. )
خب عکسهایی که توی اینستا گذاشته میشه، چیزهایی خیلی بیشتر از بیکاری، پشتشه. شاید اغلبشون خانه دار هم نباشند.
بچه بد غذا خیلی دردسره. ...
من برای سالم بودن غذا واقعا وقت میذارم ولی برای تزئین و کیک و...اصلا!!!
این اصل خیلی خوبیه!!! من طرفدارشم.
تزیین، یه وقت هست که مال خود غذاست! یه وقت هست که مال ظرف و ظروف ه! توی عکسهایی که اغلب به اشتراک گذاشته میشه.
کلی خندیدم چه ایده خوبی واسه پایان نامه دادین
اگه روانشناسی میخوندم، اینستا بهترین جا برای دادن تزهای عالی بود.
من یک کاکتوس گرفتم 7 تومان قشنگ از این تو پی ها
تا حالا کاکتوس ها رو زنده نگه نداشته ام متاسفانه. یه مهربونیه دیگه میخوان ظاهرا!